تنها یک هفته پس از شوک تعرفههای دونالد ترامپ، سنای آمریکا با رأی نسبتاً نزدیک ۵۲ به ۴۴، پل اتکینز را بهعنوان رئیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) برگزید. این انتصاب از نگاه بسیاری به معنای چرخش آشکار نهاد ناظر بازارهای مالی به سمت سیاستهای «کاهش مقررات» و هموار کردن مسیر برای نوآوریهای بحثبرانگیزی مثل رمزارزهاست.
چهرهای آشنا در روزهای بحران
اتکینز پیشتر از ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸ عضو کمیسیون بود؛ دورهای که با رسوایی انرون و شعلهور شدن بحران مالی جهانی گره خورد. تجربه او در آن بزنگاهها، بهزعم هوادارانش، نقطه قوتی برای هدایت SEC در روزهای پرنوسان کنونی است؛ هرچند منتقدان، از جمله سناتور الیزابت وارن، یادآوری میکنند که او همان زمان نیز ریسکهای سیستماتیک را دستکم گرفته بود.
سرمایهگذاری شخصی چشمگیر؛ شمشیر دولبه اعتماد
اتکینز پس از ترک دولت، شرکت مشاوره «پاتومک گلوبال پارتنرز» را تأسیس کرد و امروز همراه همسرش، سارا، حداقل ۳۲۷ میلیون دلار ثروت خالص دارد. این پشتوانه مالی، از یکسو استقلال او را از فشارهای بیرونی تضمین میکند، اما از سوی دیگر، نگرانی درباره تعارض منافع را تشدید کرده است؛ بهویژه وقتی قرار است درباره همان شرکتهایی قضاوت کند که پیشتر مشتری او بودهاند.
دستور کار تازه: رمزارزها در خط مقدم
اتکینز صراحتاً طرفدار تسهیل مقررات برای شرکتهای بلاکچین و کریپتو است؛ حوزهای که گری گنسلر، با آن جنگ تمامعیار داشت. همین حالا، در دوره سرپرستی مارک اویدا، بیش از ۱۰ پرونده اجرایی پر سر و صدا علیه پلتفرمهای رمزارزی کنار گذاشته شده است. پیشبینی میشود رئیس جدید این مسیر را تندتر ادامه دهد؛ موضوعی که میتواند سرمایهگذاران ریسکپذیر را به وجد بیاورد و همزمان زنگ خطر را برای حامیان حقوق مصرفکننده به صدا درآورد.
سازمانی لاغرتر در عصر ریاضت فدرال
دولت ترامپ با فشار برای کوچکسازی نهادهای فدرال، موجب شده دستکم ۵۰۰ کارمند SEC بازخرید یا بازنشسته شوند. اتکینز حالا باید با منابع محدودتر، هم نظارت بر شرکتهای بورسی و هم مدیریت نوسانات ناشی از جنگ تجاری را پیش ببرد؛ مأموریتی که نیازمند چابکی و اولویتبندی هوشمندانه است.
حضور وی فرصت است یا تهدید؟
بازارها عاشق کاهش مقرراتاند: احتمالاً سهام شرکتهای فناوری مالی و پلتفرمهای رمزارزی از این انتصاب استقبال میکنند؛ زیرا انتظار دارند هزینههای تطبیق و تهدیدهای حقوقی کاهش یابد.
ریسک سیستمی فراموش نشود: تاریخ نشان داده هر بار که مقررات عقبنشینی کرده، خلاقیت مالی گاهی جلوتر از نظارت دویده و بحرانزایی کرده است؛ نمونهاش همان ۲۰۰۸.
چالش مشروعیت: ثروت شخصی و پیشینه مشاورهای اتکینز، اگرچه ارزش تجربه را نشان میدهد، اما در چشم افکار عمومی میتواند مشروعیت تصمیمهای سخت او را زیر سؤال ببرد.
کلام آخر
در نهایت، پل اتکینز با کولهباری از تجربه و جنجال وارد اتاق فرمان SEC میشود؛ جایی که باید تعادلی ظریف میان رشد بازار، محافظت از سرمایهگذاران و کنترل ریسک برقرار کند. اگر موفق شود، شاید فصل تازهای از نوآوری مالی رقم بخورد؛ اگر نه، تاریخ بار دیگر یادآوری خواهد کرد که بازار بیمهار، هزینههای گزافی به اقتصاد تحمیل میکند.