پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده در ماه نوامبر، موجی از شور و هیجان را در بازارهای مالی برانگیخته است بهطوریکه شاخصهای سهام با قدرت صعود کردند، ارزش دلار جهش قابلتوجهی را تجربه نمود و بیتکوین نیز رکوردهای تازهای را به ثبت رساند.
بااینحال، تنها دو ماه پس از اعلام نتایج، ترامپ آماده است بار دیگر وارد کاخ سفید شود و بسیاری از معاملهگران در حال ارزیابی این موضوع هستند که آیا آن موج صعودی نخستین میتواند دوام بیاورد یا خیر.
پیشتر نیز در سال ۲۰۱۶، پس از پیروزی ترامپ، صعود ناگهانی در بورس آمریکا و بازار ارز مشاهده شد؛ ولی تجربه نشان داد که بازارها در ادامه، با عدم قطعیتهایب مواجه شدند. آنچه از ابتدا بیش از همه به چشم میآمد، معکوسشدن روند صعودی در بخشی از بازار سهام بود. شاخص S&P 500 که بخشی از «پرش ترامپ» (Trump Bump) را نشان میداد، بخش قابلتوجهی از سودهای خود را پس گرفت. عمده این تعدیل مربوط به انتظارات جدید در مورد نرخهای بهره فدرال رزرو و همچنین پرسشهایی درباره سیاستهای احتمالی دولت ترامپ در حوزههایی همچون تجارت، انرژی و مهاجرت بود.
در سوی دیگر، منحنی بازدهی اوراق خزانه ایالات متحده (Treasury Yield Curve) از اواخر نوامبر روند صعودی به خود گرفت و شیب آن افزایش یافت. جالب است که در همین فاصله، دلار و بیتکوین همچنان بخش عمدهای از سودهای قبلی خود را حفظ کردهاند.
اکنون که ترامپ رسماً قدرت را در دست میگیرد، سرمایهگذاران در برابر آزمون واقعی قرار دارند. بهباور بسیاری از کارشناسان، سیاستهای تعرفهای ترامپ میتواند بزرگترین تهدید برای ثبات بازار محسوب شود؛ چراکه احتمال تشدید جنگهای تجاری و نامشخصبودن تداوم این تنشها نسبت به دوره اول ریاستجمهوری وی، نگرانی تازهای را در میان بازیگران اقتصادی ایجاد کرده است.
«اندرو هالنهورست»، اقتصاددان ارشد آمریکایی در بانک Citi، در یک نشست تخصصی درباره چشمانداز سال ۲۰۲۵ اظهار داشت که:
پیشبینی دقیق این تحولات بهنوعی «حدس و تحلیل» است؛ زیرا سیاستهای دولت جدید میتواند سرنوشت رشد اقتصادی و جهتگیری تورم را بهطرز قابلملاحظهای تغییر دهد.
دگرگونی سنتیمنت بازار پس از انتخابات
در ساعتها و روزهای نخست پس از آشکارشدن نتیجه انتخابات، بازار سهام آمریکا شاهد رشد قابلملاحظهای بود و برخی از بخشهای بازار که پیشتر عملکردی ضعیفتر داشتند، بهسرعت صعود کردند. مثال بارز آن، سهام شرکتهای کوچک (Small-Cap) بود. شاخص راسل ۲۰۰۰ (Russell 2000)، که تمایل به نشاندادن عملکرد شرکتهای با ارزش بازار کم دارد، فردای انتخابات حدود ۵.۸ درصد جهش کرد که بهترین عملکرد روزانه آن در دو سال اخیر بهشمار میرفت.
توجیه اصلی این رشد، گمانهزنی درباره سیاستهای حمایتگرایانه دولت ترامپ بود؛ سیاستی که تصور میشد در وهله اول شرکتهای داخلی را منتفع کند، چراکه بخش عمده درآمدشان در داخل ایالات متحده تأمین میشود.
بااینهمه، این خوشبینی خیلی دوام نیاورد. راسل ۲۰۰۰ که از ۵ نوامبر تا ۲۵ نوامبر حدود ۸ درصد صعود کرده بود اما طی هفتههای بعد، بخش قابلتوجهی از این رشد را پس داد.
کارشناسانی مانند «استیو ساسنیک»، استراتژیست ارشد در Interactive Brokers، معتقدند که دلیل افت قیمت سهام شرکتهای کوچک، انتظارات افزایش نرخهای بهره و هزینههای تأمین مالی است؛ چراکه بسیاری از این شرکتها سودآوری اندکی دارند یا در حال زیاندهی هستند و برای بقا به سرمایه و نقدینگی وابستهاند. هرچه نرخ بهره بالاتر برود، شرایط جذب سرمایه برای آنها دشوارتر میشود.

فراز و نشیب سهام در صنایع کلیدی
بانکها پس از انتخابات به این امید که دولت ترامپ محدودیتهای نظارتی را برای وامدهندگان و مؤسسات مالی کاهش دهد، شاهد موجی از خرید بودند.
شاخص KBW Bank در دوره ۵ تا ۲۵ نوامبر نزدیک به ۱۴ درصد جهش کرد و به بالاترین سطح ۵۲ هفته اخیر خود رسید. بااینحال، پس از آن عقبنشینی کرده و تا پایان دوره مذکور ۱.۸ درصد از سقف خود فاصله گرفت.
بهنظر میرسد ابهام در خصوص جزئیات اصلاحات نظارتی و نیز پیشبینیهای مربوط به نرخهای بهره، سبب محتاطترشدن معاملهگران شده است.
سهام شرکتهای انرژی نیز در آغاز کار به دلیل موضع «حفاری گسترده» ترامپ (Drill-Baby-Drill) پیرامون نفت و گاز رشد کرد. شاخص انرژی S&P 500 در ۶ نوامبر ۳.۵ درصد افزایش یافت که بهترین عملکرد روزانهاش در یک سال گذشته محسوب میشد و از روز انتخابات تا ۲۲ نوامبر هم ۶.۵ درصد دیگر بالا رفت. بااینحال، در ادامه با نوسانات محسوس مواجه شد و حدود ۳.۲ درصد از ارزش خود را از دست داد.
با وجود این فراز و نشیبها در بخشهای سنتی بازار سهام، برخی گروهها توانستند جایگاه خود را حفظ کنند. از جمله آنها، سهام مرتبط با رمزارزها بود که سودهای اولیه خود را تا حد زیادی نگه داشتند. همچنین، تسلا (Tesla) پس از پیروزی ترامپ حدود ۷۰ درصد رشد داشته است؛ هرچند ممکن است در نگاه اول، این روند عجیب بهنظر برسد، چراکه ترامپ موضعی تردیدآمیز نسبت به خودروهای الکتریکی دارد. اما استدلال برخی تحلیلگران این است که نزدیکی احتمالی ایلان ماسک با دولت ترامپ میتواند در بلندمدت، چشمانداز توسعه خودروهای تماماً خودران را تقویت کند.
تحرکات در بازار ارز و قدرت دلار
یکی از واضحترین جلوههای «تجارت ترامپی» (Trump Trade) در هفتههای منتهی به انتخابات، پوزیشنهای خرید روی دلار آمریکا بود. بسیاری از معاملهگران انتظار داشتند که با رویکارآمدن دولتی که بر تعرفههای گمرکی تأکید دارد و احتمالاً سیاست مالی انبساطی را دنبال میکند، فشار تورمی بیشتری در اقتصاد آمریکا ایجاد شود. ازاینرو، ارزش دلار به پشتوانه همین انتظارات مسیر صعودی را در پیش گرفت. شاخص دلار طی ۱۰ هفته پس از روز انتخابات حدود ۵ درصد افزایش یافت که روندی تقریباً مشابه با دوره پس از پیروزی ترامپ در ۲۰۱۶ را طی کرده است.

تضعیف همزمان برخی ارزهای بینالمللی مانند یورو و دلار کانادا در برابر دلار آمریکا، نشانهای دیگر از نگرانیها در خصوص سیاستهای تجاری و مالی ترامپ است.
تیم تحلیلگران ارزی در JPMorgan Chase به رهبری «میرا چاندان»، پیشبینی کرده بودند که در صورت پیروزی ترامپ، یورو ممکن است به سطح برابری (پاریتی) با دلار نزدیک شود؛ اتفاقی که در حال حاضر، با درنظرگرفتن تحولات اخیر، نامحتمل هم نیست.
در بازار ارزهای نوظهور نیز ضعف نسبی مشاهده میشود. شاخص ارزهای بازارهای نوظهور MSCI از روز انتخابات تاکنون نزدیک به ۲.۲ درصد افت کرده که نشان میدهد اقتصادهای حساس به تجارت، تحت فشار ریسکهای تعرفهای و تغییرات سیاست پولی در آمریکا قرار دارند. رند آفریقای جنوبی یکی از ارزهایی است که افت قابلتوجهی داشته است.
در مورد پزوی مکزیک، ارز محبوبی که معاملهگران پیش از رأیگیری روی آن شرطبندی میکردند، افت ۳.۴ درصدی در برابر دلار آمریکا ثبت شده است که هنوز هم از بسیاری از ارزهای اصلی جهان عملکرد بهتری دارد. علت این پایداری نسبی را میتوان در عقبرفتن انتظارات درباره تداوم کاهش نرخ بهره فدرال رزرو و درنتیجه، محافظهکارشدن بانک مرکزی مکزیک در سیاست پولی جستوجو کرد.
یوآن چین نیز پس از ۵ نوامبر بیش از ۳ درصد در معاملات داخلی و خارجی در برابر دلار افت کرده است. شکاف بازدهی اوراق قرضه بین دو کشور و نیز تهدید تعرفههای تجاری، مزید بر علت شده تا بانک مرکزی چین برای جلوگیری از خروج سرمایه و افت بیشتر ارزش یوآن، به مداخلاتی گوناگون دست بزند.

دگرگونی در نرخهای بهره و منحنی بازدهی
پیروزی ترامپ، آنهم به همراه تسلط جمهوریخواهان بر مجلسین کنگره آمریکا، انتظاری را در بازار ایجاد کرد مبنی بر اینکه منحنی بازدهی اوراق خزانه ایالات متحده شیبدارتر شود. در واقع، سیاستهای ترامپ که بالقوه میتواند تورم را تحریک کند یا بدهیهای بلندمدت را تحت فشار قرار دهد، ازجمله عواملی بود که نگاهها را به افزایش اختلاف نرخ بازده اوراق دوساله و ۱۰ساله دوخت.
همین امر نیز رخ داد و فاصله میان بازدهی این دو اوراق به حدود ۳۴ واحد پایه رسید؛ رقمی که از ابتدای ۲۰۲۲ بیسابقه بوده است. اوراق بلندمدت خزانه نیز در آستانه تحلیف ترامپ دچار افت قیمت شدند (به دلیل افزایش نرخ بازده).

«نیل ساترلند»، مدیر پرتفوی شرکت Schroder Investment Management، اذعان داشت:
فدرال رزرو از زمان شیوع بحران قبلی تاکنون نرخ بهره را حدود ۱۰۰ واحد پایه کاهش داده و بااینحال، شاهدیم که بازده اوراق بلندمدت در حال افزایش است. این روند نشان میدهد فعالان بازار تا حد زیادی سیاستهای آتی ترامپ را در قیمتها لحاظ کردهاند.
پایداری دادههای اقتصادی آمریکا و ابهام پیرامون برنامههای اقتصادی دولت جدید، روی نرخهای بهره کوتاهمدت نیز اثرگذار بوده است. معاملهگران بازار سوآپ، اکنون کمتر از دو بار کاهش ۰.۲۵ درصدی نرخ بهره فدرال رزرو را برای سال جاری میلادی پیشبینی میکنند، درحالیکه پیش از انتخابات، انتظار میرفت این نهاد حداقل شش مرتبه دیگر نرخ بهره را پایین بیاورد.
همه اینها گواهی بر آن است که در حال حاضر، تنها قطعیت موجود در بازار، همان «عدم قطعیت» است. نمونه آشکار آن را میتوان در گزارش اخیر تورم پایه مشاهده کرد که بهطور غیرمنتظرهای کمتر از پیشبینیها بود و موجب شد بازدهی اوراق خزانه در تمامی سررسیدها با افت روبهرو شود. ساترلند معتقد است با توجه به منفیبودن جو حاکم بر بازار اوراق خزانه، هرگونه خبر غیرمنتظره مثبت درباره تورم یا رشد اقتصادی میتواند بازدهیها را بار دیگر پایین بیاورد.
جهش رمزارزها در سایه دولت جدید
ترامپ که روزگاری بیتکوین را «نوعی کلاهبرداری» توصیف میکرد، اکنون مدافع سرسخت این دارایی دیجیتال شده است. گزارشها حکایت از آن داردند که ترامپ قصد دارد با صدور یک فرمان اجرایی، حوزه کریپتو را در صدر اولویتهای دولت خود قرار دهد و فضایی را فراهم کند تا فعالان صنعت بلاکچین بتوانند با فراغ بال بیشتر، در ایالات متحده فعالیت کنند. همچنین، انتظار میرود دولت او با تسهیل مقررات و ایجاد یک ذخیره راهبردی از بیتکوین، چراغ سبزی به جامعه کریپتو نشان دهد.
قیمت رمزارزها نیز در واکنش به این گمانهزنیها صعودی شد. بیتکوین در میانه دسامبر به رکوردی تازه دست یافت و حدود ۵۰ درصد نسبت به قیمت خود در ۵ نوامبر بالا رفت.

خطرات بالقوه و تردیدهای سیاستی
اکنون که ترامپ عملاً در جایگاه ریاستجمهوری قرار گرفته، پرسش کلیدی فعالان بازار این است که آیا سیاستهای او در حوزه تعرفهها، مالیاتها، مهاجرت و روابط بینالملل، مسیر فعلی بازار را دستخوش تغییری بنیادین خواهد کرد یا خیر. برای نمونه، اگر ترامپ دستور دهد تعرفههایی سنگین بر کالاهای چینی، کانادایی یا اروپایی وضع شود، میتوان انتظار داشت که بازار سهام جهانی بهشدت تحت فشار قرار بگیرد. افزایش قیمتها در زنجیره تأمین کالا، کاهش سطح مبادلات خارجی و واکنش تلافیجویانه سایر کشورها، همگی میتواند منجر به دور جدیدی از التهاب اقتصادی شود.
والاستریت همچنین نگران پیامدهای تصمیمات احتمالی درباره مهاجرت است. بسیاری از متخصصان و نیروی کار ماهر در حوزه فناوری، پزشکی و مهندسی، با ویزاهای خاص جذب بازار کار آمریکا میشوند. هرگونه محدودیت افراطی در این زمینه، میتواند به خروج سرمایه انسانی و کاهش نوآوری در صنایع کلیدی منجر شود.
از سوی دیگر، ترامپ پیشتر نشان داده که مایل است درباره ناتو و همکاریهای امنیتی با کشورهای اروپایی، رویکردی متفاوت داشته باشد. حتی روابط با همسایگانی نظیر کانادا و مکزیک نیز از تیررس تغییرات احتمالی در امان نیست. تشدید تنشهای ژئوپلیتیک و دیپلماتیک، فضایی از بیم و تردید را میان شرکتهای فراملیتی به وجود میآورد.
«کوین مککوردیک»، مدیر رشد در شرکت Monad، خاطرنشان کرده است که:
تلاقی چنین سیاستهایی در بازه زمانی کوتاه، میتواند موجب نااطمینانی فزاینده در بازار شود.
کلام آخر و مسیر پیش رو برای سرمایهگذاران
اکنون که ترامپ مجدداً بر کرسی ریاستجمهوری آمریکا تکیه زده، بسیاری از استراتژیستها این پرسش را مطرح میکنند که روندهایی مثل «پرش ترامپ» تا چه حد پایدار است و کجا باید احتیاط کرد. حقیقت آن است که بازارها از یک دوره رونق ناشی از خوشبینی اولیه عبور کردهاند و با مجموعهای از محرکهای جدید سیاسی و اقتصادی روبهرو هستند.
روند صعودی شاخصهای سهام ممکن است به پشتوانه دادههای قوی اقتصادی ادامه یابد، اما وقوع هر رخداد پیشبینینشده (مانند افزایش تنشهای تجاری) قادر است این مسیر را معکوس کند. در بازار ارز، دلار همچنان پرقدرت ظاهر شده و انتظار میرود تا زمانی که فدرال رزرو رویکرد سیاست پولی خود را تغییر ندهد یا تنشهای تجاری به اوج نرسد، برتری نسبی خود را حفظ کند.
بااینحال، اگر تحولات تورمی یا رکود اقتصادی به شکلی غافلگیرکننده از راه برسند، ممکن است معادلات عوض شود. در بازار رمزارزها، برنامههای حمایتی ترامپ میتواند به رشد بیشتر منجر شود، اما نوسانات همواره جزء جداییناپذیر این حوزه است.
آنچه مسلم است، سالهای پیش رو مملو از رویدادها و تصمیماتی خواهد بود که جهتگیری اقتصاد جهانی را دستخوش تغییر میکند. پیروزی ترامپ در انتخابات و نشستن دوباره او در کاخ سفید، همچنان یکی از مهمترین عوامل محرک یا بازدارنده در بازارهای مالی بهشمار میرود.
سرمایهگذارانی که بتوانند با واکاوی دقیق تحولات سیاسی و اقتصادی، پورتفوی خود را متناسب با ریسکهای جدید تطبیق دهند، احتمالاً بیشترین شانس را در بهرهمندی از فرصتهای سودآور خواهند داشت.