جدیدترین موضوع بحثبرانگیز در بازار ارزهای دیجیتال، پوشش ریسک (هجینگ) موقعیتهای مربوط به توکنهای قفلشده است.
این نوع معاملات شامل سرمایهگذاران خطرپذیر (VCs) و دیگر انواع سرمایهگذاران میشود که با شرکتهای تخصصی همکاری میکنند تا از توکنهایی که هنوز امکان معامله آزاد در بازار را ندارند، سود کسب کنند. این توکنها تحت شرایط قفلشدگی قرار دارند و قابل فروش نیستند. اگرچه این روش از مدتها پیش وجود داشته، اما به نظر میرسد که اخیراً چنان گسترده شده که توجه طیف وسیعتری از کاربران شبکههای اجتماعی مانند X را به خود جلب کرده است.
به طور کلی، دو دیدگاه درباره این موضوع وجود دارد. از یک سو، میتوان این روند را یک مدیریت منطقی ریسک دانست و گفت:
“این کار رویکردی منطقی برای کاهش ریسک است. شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر میلیاردها دلار از این داراییها را در اختیار دارند و تحت فشار هستند تا بازدهی ملموسی ارائه دهند. اگر صرفاً منتظر بمانند تا دوره قفلشدگی به پایان برسد، این احتمال وجود دارد که سودهایشان در اثر فشار فروش ناگهانی از بین برود.”
اما از سوی دیگر، چنین پوشش ریسکی را میتوان به منزله تضعیف پروژههایی دانست که این توکنها را منتشر کردهاند، بهویژه اگر این اقدامات بدون اجازه انجام شود. خوزه ماریا ماسدو، یکی از شرکای شرکت Delphi Digital، به وضوح چنین نظری دارد.

تیمها باید در شکایت از این افراد برای نقض قرارداد جدیتر و تهاجمیتر عمل کنند، همچنین نام و شرمساری آنها را منتشر کنند تا دیگران از همکاری با آنها خودداری کنند.
مشکل اصلی چیست؟
یکی از چالشهای اساسی در این حوزه، شفاف نبودن اطلاعات درباره اینکه چه کسی دقیقاً در حال انجام این معاملات است و آیا با رضایت صادرکننده توکنها این کار را انجام میدهد یا خیر. روشهای مختلفی برای انجام این کار وجود دارد.
انتقال یک توافقنامه امن برای توکنهای آتی (SAFT) نیازمند کسب اجازه صریح از صادرکننده آن است. اما روش دیگری برای هجینگ توکنهای قفلشده، استفاده از قراردادهای آتی است. ویل لونگ، رئیس مشارکتهای شرکت Caladan، که در بازارسازی فعالیت دارد، توضیح میدهد:
“وقتی یک مشتقه مالی (مانند قرارداد آتی) در این فرآیند استفاده شود، موقعیت اصلی توکن دستنخورده باقی میماند و همچنان در مالکیت سرمایهگذار قرار دارد، بنابراین نیازی به اجازه انتقال وجود ندارد.”
راهحل چیست؟
چگونه میتوان مرز بین مدیریت ریسک منطقی و رفتار غیرشفاف را مشخص کرد؟ شاید پروژههای ارز دیجیتال تصمیم بگیرند که از پیشنهاد ماسدو پیروی کرده و سرمایهگذارانی را که به نظرشان رفتار نامناسبی دارند، افشا و بدنام کنند.
یا ممکن است به سراغ محصولات جدید بروند. از زمانی که بلومبرگ روز سهشنبه درباره این موضوع گزارش منتشر کرده است، دو تیم با ایدههایی برای حل این مشکل وارد عمل شدهاند.
- پروژهای به نام CodeStream از طرحهای بلاکچین در مراحل اولیه پشتیبانی میکند و با ارائه مشوقهای استراتژیک، رشد این پروژهها را تسهیل کرده و در عین حال به سرمایهگذاران امکان میدهد تا بدون نیاز به قفلشکنی، به نقدینگی دسترسی پیدا کنند. این کار عمدتاً از طریق فرآیند ماینینگ و اختصاص منابع پردازشی انجام میشود.
- پروژهای دیگر با نام SemiLiquid که هنوز در حالت محرمانه فعالیت میکند، یک صرافی نهادی است که توکنهای قفلشده را به مشتقات قابل معامله تبدیل میکند. این کار باعث ایجاد امکان معاملات پرتکرار شده و سرمایهگذاران را قادر میسازد تا بدون نقض برنامههای واگذاری (Vesting Schedule)، توکنهای قفلشده خود را نقد کنند.
به نظر میرسد که این حوزه از بازار ارزهای دیجیتال همچنان در حال تکامل است و راهحلهای جدیدی برای مدیریت این چالش در راه خواهد بود.