بازار رمزارزها در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته و سرمایهگذاران را به خود جذب کرده است. یکی از مهمترین استراتژیهایی که در این بازار به کار گرفته میشود، اثر معکوس و شتاب در بازار ارزهای دیجیتال است که به ترتیب به معنای برگشت ناگهانی قیمتها و افزایش شتاب آنها است. اثر معکوس در بازار ارزهای دیجیتال در کوتاهمدت تأثیرات قویتری نسبت به بازارهای کلاسیک مانند S&P500 دارد و میتواند فرصتهای سودآوری بالایی را برای سرمایهگذاران ایجاد کند.
در حالی که بسیاری از بازارهای مالی کلاسیک به دلیل کارایی بالا ناهنجاریهای کمتری دارند، بازار ارزهای دیجیتال به دلیل ویژگیهای غیرقابل پیشبینی و تغییرات سریع خود، همچنان با ناهنجاریهای قابل توجهی مواجه است. این ناهنجاریها از جمله اثرات معکوس و شتاب میتوانند به سرمایهگذاران امکان دهند تا بازدهی بیشتری نسبت به بازارهای سنتی مانند S&P500 کسب کنند.
این مقاله به بررسی اثرات معکوس و شتاب در بازار ارزهای دیجیتال پرداخته و نتایج استراتژیهای سرمایهگذاری بر اساس این اثرات را مورد ارزیابی قرار میدهد.
روششناسی
در این بخش به بررسی استراتژیهای سرمایهگذاری بر اساس اثرات معکوس و شتاب در بازار ارزهای دیجیتال میپردازیم. هدف از این روش، دستیابی به بازدهیهای غیرعادی از طریق سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتالی است که به تازگی بازدههای بالایی داشتهاند (استراتژی شتاب) یا برعکس، افت قیمت چشمگیری را تجربه کردهاند (استراتژی معکوس).
پورتفویهای سرمایهگذاری بر اساس مجموعهای از فرضیات کلیدی ساخته میشوند. این فرضیات شامل دورههای بازآرایی پورتفوی، عرض پنجره رتبهبندی و تعداد ارزهای دیجیتال در پورتفوی میشود. همچنین هزینههای معاملاتی درصدی نیز برای سنجش عملکرد در نظر گرفته میشوند.
عملکرد این استراتژیها با پورتفویهای سرمایهگذاری وزندهی شده بر اساس ارزش بازار و سرمایهگذاریهای وزندهی شده به صورت مساوی در تمامی ارزهای دیجیتال مقایسه میشود. به علاوه، استراتژیهای سرمایهگذاری با شاخصهای سنتی مانند S&P500 و همچنین قیمت بیتکوین مقایسه شدهاند.
در نهایت، نتایج نشاندهنده برتری قابل توجه استراتژی معکوس در بازار ارزهای دیجیتال، در مقایسه با استراتژی شتاب و سایر پورتفویهای معیار است.
دادهها
در حال حاضر تعداد ارزهای دیجیتال و ارزش بازار آنها به سرعت در حال رشد است. در بازه زمانی دوازده ماهه که در تاریخ ۲۸ اکتبر ۲۰۱۷ پایان یافت، کل ارزش بازار ارزهای دیجیتال از ۱۷ میلیارد دلار به بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار افزایش یافت که معادل ۰.۳٪ / ۰.۵٪ از کل سرمایهگذاریهای بازار سهام جهانی و آمریکا بود.
این رشد سریع نشان میدهد که بازار ارزهای دیجیتال از پتانسیل بالایی برخوردار است و همچنان در حال توسعه است. این دادهها پایهای برای استراتژیهای سرمایهگذاری مبتنی بر اثرات معکوس و شتاب ایجاد میکنند و نشان میدهند که این استراتژیها میتوانند در بازاری با این ویژگیها کارایی داشته باشند.
به علاوه، تعداد زیادی از ارزهای دیجیتال با حجم معاملات روزانه بیش از یک مقدار آستانه معین، به استراتژیهای سرمایهگذاری افزوده شدهاند. با استفاده از این دادهها، سرمایهگذاران میتوانند تصمیمات هوشمندانهتری درباره پورتفوی خود بگیرند و از نوسانات بازار برای دستیابی به بازدههای بیشتر استفاده کنند.
نتایج
آمارهای توصیفی برای استراتژیهای شتاب، معکوس و پورتفویهای معیار در نظر گرفته شده است. همچنین، نمودارهای مربوط به خطوط سرمایهگذاری تجمعی (نرخ بازده تجمعی) و افتهای سرمایه برای استراتژیهای شتاب و معکوس در مقایسه با پورتفویهای معیار نیز در نظر گرفته شده اند.
نتایج به وضوح نشاندهنده برتری قابل توجه استراتژی معکوس بر استراتژی شتاب و پورتفویهای معیار است. ضریب نسبت اطلاعات برای استراتژیهای معکوس در بسیاری از موارد به مقادیر دو رقمی میرسد، بسته به دوره بازآرایی پورتفوی و عرض پنجره رتبهبندی.
این نتایج نشان میدهند که سرمایهگذاران در بازار ارزهای دیجیتال میتوانند با استفاده از استراتژیهای معکوس بازدهیهای بالاتری نسبت به استراتژیهای شتاب و همچنین بازارهای کلاسیک مانند S&P500 کسب کنند. استراتژیهای معکوس با استفاده از قیمتهای نزولی داراییهای دیجیتال و سپس سرمایهگذاری در آنها به دست میآیند، که این امر میتواند منجر به بازدههای غیرمعمولی شود.
نتیجهگیری
در این مقاله نتایج بررسی حضور و قدرت اثرات معکوس و شتاب در مجموعهای از بیش از ۱۲۰۰ ارز دیجیتال طی بازه زمانی ۲۰۱۷-۲۰۱۴ گزارش شد. نتایج ما به وضوح نشاندهنده وجود یک اثر معکوس قوی در بازار ارزهای دیجیتال است، به ویژه در بازه زمانی کوتاهمدت روزانه. در عین حال، اثر شتاب در این بازار مشاهده نشد.
این یافتهها نشان میدهند که ناهنجاریهای موجود در بازارهای کلاسیک، مانند اثرات معکوس و شتاب، در بازارهای جدید و نوظهور مانند ارزهای دیجیتال نیز وجود دارند، اما با ویژگیهای متفاوت. این امر نشاندهنده فرصتهای جدیدی برای سرمایهگذاران در بازارهای نوظهور است.
در نهایت، تحقیقهای آینده میتواند به بررسی بیشتر تأثیر این ناهنجاریها در بازههای زمانی مختلف و با در نظر گرفتن هزینههای معاملاتی و سایر عوامل تأثیرگذار بپردازد تا به درک بهتری از کارایی این استراتژیها در بازار ارزهای دیجیتال دست یافت.