در این مقاله به بررسی این موضوع میپردازیم که آیا فورکهای ارز دیجیتال، همانند اسپینآفهای شرکتی، باعث افزایش ثروت میشوند یا خیر. فورک در ارزهای دیجیتال زمانی رخ میدهد که یک ارز به دو ارز جداگانه تقسیم میشود و هر دو ارز پس از آن به طور جداگانه معامله میشوند.
این فورکها بیشتر به دلیل تعارض بین سرعت و امنیت در بلاکچین رخ دادهاند. جامعه ماینرها و توسعهدهندگان میتوانند فورک را آغاز کنند و وقتی تعداد کافی از کاربران شروع به استفاده از بلاکچین فورکشده کنند، ارز دیجیتال جدید محبوبیت پیدا کرده و ارزش آن افزایش مییابد. اما آیا این فورکها واقعاً ارزش ایجاد میکنند یا تنها حرکتهای مبتنی بر حدس و گمان هستند هستند؟
طبیعت فورکهای ارز دیجیتال
فورکهای برنامهریزیشده، مشابه اسپینآفهای داوطلبانه شرکتی، معمولاً باعث ایجاد ثروت میشوند. این فورکها نتیجه تصمیمات عمدی توسعهدهندگان و ماینرها هستند که انتظار دارند ارزش ارز دیجیتال پس از تقسیم افزایش یابد. به عنوان مثال، بیتکوین کش از یک فورک برنامهریزیشده برای بهبود سرعت تراکنش با افزایش اندازه بلاک به وجود آمد. این تغییر عمدی توجه کاربرانی را که به دنبال تراکنشهای سریعتر بودند جلب کرد و در نتیجه ارزش این ارز افزایش یافت.
از سوی دیگر، ممکن است فورکهایی اجباری به دلیل هک یا مشکلات فنی رخ دهند که معمولاً منجر به ایجاد ثروت نمیشوند. به عنوان مثال، فورک اتریوم کلاسیک-اتریوم پس از یک هک بزرگ که میلیونها دلار از DAO (سازمان خودمختار غیرمتمرکز) را خالی کرد، انجام شد. این فورک نشان دهنده ریسکهای ناشی از اختلالات غیرمنتظره بود و نه یک بهبود استراتژیک.
واگرایی نظرات و واکنش بازار
واگرایی نظرات بین سرمایهگذاران نقش مهمی در موفقیت فورکهای ارز دیجیتال ایفا میکند. وقتی یک فورک رخ میدهد، صاحب ارز اصلی همچنان مالک آن ارز است و همچنین مالک ارز جدید میشود. این دوگانگی مالکیت به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا روی ویژگیهای خاصی که بیشتر به آنها اهمیت میدهند تمرکز کنند، که منجر به ارزیابی دقیقتر و قیمتگذاری بهتر میشود.
بازده کاهشی و هزینههای نمایندگی
یکی از نگرانیهای مربوط به فورکهای مکرر، بازده کاهشی آنهاست. تحقیقات نشان میدهد که فورکهای نسل دوم منافع کمتری ارائه میدهند، که این موضوع نگرانی از اینکه فورکها تنها برای ایجاد ثروت کوتاهمدت انجام میشوند را کاهش میدهد. ماینرها تنها زمانی فورک را آغاز میکنند که انتظار افزایش ارزش داشته باشند، که این موضوع هزینههای نمایندگی ناشی از انگیزههای ناسازگار را کاهش میدهد.
شواهد تجربی از فورکهای معروف
برای تأیید فرضیهها، به تحلیل چندین فورک معروف از جمله بیتکوین–بیتکوین کش، بیتکوین–بیتکوین گلد و اتریوم–اتریوم کلاسیک میپردازیم.
1. افزایش ارزش بازار: برای بیشتر فورکهای برنامهریزیشده، مجموع ارزش بازار ارز اصلی و ارز فورکشده بیشتر از ارزش قبل از فورک بود.
2. حجم و نوسانات: پس از فورک، حجم معاملات اغلب در شروع کار افزایشی بوده، اما در بلندمدت ثابت شد.
3. سود کوتاهمدت در مقابل بلندمدت: اگرچه سودهای فوری مشهود بود، پایداری این سودها متفاوت بود.
کلام آخر
فورکهای ارز دیجیتال نشاندهنده تقاطع جذابی از فناوری، اقتصاد و رفتار انسانی هستند. همانطور که تحقیقات نشان میدهد، فورکهای برنامهریزیشده شبیه به اسپینآفهای داوطلبانه شرکتی هستند و قادر به ایجاد ثروت هستند.
با این حال، کلید موفقیت در تشخیص بین فورکهای برنامهریزیشده و اجباری است. تنها فورکهایی که با نیت استراتژیک و حمایت جامعه توسعهدهندگان قوی انجام میشوند، منافع بلندمدت ایجاد میکنند. درک این نکات برای موفقیت در این فضا ضروری است.