سلام دوستان من یک معاملهگر با تجربه با سابقه بیشتر از ۸ سال هستم که سالهاست از تحلیل تکنیکال کلاسیک استفاده میکنم. امروز میخوام تجربیاتم رو با شما به اشتراک بذارم و سه جنبه مهم این روش رو که توی حرفه معاملهگری برام خیلی کارآمد بوده، براتون توضیح بدم. پس بیاین با هم غرق دنیای هیجانانگیز نمودارها و الگوها بشیم!
حرکت قیمت: زبان خاموش بازار
اولین چیزی که باید یاد بگیریم، خوندن حرکت قیمته. انگار قیمت داره با ما حرف میزنه، فقط باید بدونیم چطور گوش کنیم!
الگوهای شمعی: داستانسرایی با شکلها
نمودارهای شمعی مثل یه کتاب قصهان که هر شمع یه داستان داره. بذارید چندتا از شخصیتهای معروف این داستان رو بهتون معرفی کنم:
- کندل های دوجی: این شمع میگه “نمیدونم چیکار کنم!” و نشون میده بازار سردرگمه.
- کندل های چکش و آدم آویزان: این دوتا میگن “مواظب باش! ممکنه جهت عوض بشه.”
- کندل های اینگلف یا پوشش دهنده: اینا فریاد میزنن “تغییر بزرگی در راهه!”
سطوح حمایت و مقاومت: مرزهای نامرئی
فکر کنید توی یه بازی فوتبال هستیم. سطوح حمایت و مقاومت مثل خط دروازهان. توپ (قیمت) که بهشون میرسه، احتمال برگشتش زیاده. من همیشه دنبال این نشونهها میگردم:
- سطوح قیمتی که قبلاً بارها قیمت رو برگردوندن
- اعداد رند، مثل ۱۰۰۰ یا ۱۰۰۰۰، که انگار یه دیوار روانی برای معاملهگرا هستن
- خطوط روندی که نقاط بالا یا پایین رو به هم وصل میکنن
تحلیل روند: دنبالهروی از جریان رودخانه
یادتون باشه، “روند دوست شماست”. پس بیاین ببینیم چطور میتونیم این دوست رو پیدا کنیم و باهاش همراه بشیم.
شناسایی روند: کشف مسیر حرکت
برای پیدا کردن روند، من از این ابزارها استفاده میکنم:
- میانگینهای متحرک: مثل یه عینک جادویی که نوسانات کوچیک رو حذف میکنه و روند اصلی رو نشون میده.
- سقفها و کفهای بالاتر برای روند صعودی، و برعکسش برای روند نزولی.
- خطوط روند: با وصل کردن نقاط بالا یا پایین، مسیر حرکت رو مشخص میکنیم.
قدرت و شتاب روند: سنجش انرژی بازار
برای اینکه بفهمیم روند چقدر قویه، از این شاخصها کمک میگیرم:
- شاخص ADX: مثل یه دماسنج که قدرت روند رو اندازه میگیره.
- شاخص RSI: بهمون میگه بازار خیلی داغ شده یا خیلی سرد.
- MACD: مثل یه چراغ راهنماست که تغییر جهت و سرعت رو نشون میده.
تحلیل حجم: شنیدن صدای پای خریداران و فروشندگان
حجم معاملات مثل صدای تپش قلب بازاره. اگه بتونیم درست بشنویمش، خیلی چیزا بهمون میگه.
تأیید حجم: هماهنگی صدا و تصویر
وقتی به نمودار نگاه میکنم، همیشه گوشم به صدای حجمه:
- اگه قیمت بالا میره و حجم هم زیاد میشه، یعنی خریدارا قوی هستن.
- اگه قیمت پایین میاد و حجم بالاست، فروشندهها دست بالا رو دارن.
- حجم کم؟ یعنی هیچکس مطمئن نیست و ممکنه همه چی یهو عوض بشه!
شاخصهای حجم: گوش دادن با دقت بیشتر
برای اینکه جزئیات بیشتری از صدای حجم بشنوم، از این ابزارها استفاده میکنم:
- OBV: مثل یه ترازوست که قدرت خریدار و فروشنده رو میسنجه.
- تغییرات نرخ حجم: ناگهان صدای پا بلند شد؟ این شاخص بهمون میگه.
- جریان پول چایکین: ترکیبی از قیمت و حجم که میگه پول داره کجا میره.
نتیجهگیری:
دوستان عزیز، تحلیل تکنیکال کلاسیک مثل یه نقشه گنج برای معاملهگراست. با تمرکز روی حرکت قیمت، تحلیل روند و حجم، میتونیم دید جامعی از شرایط بازار و فرصتهای احتمالی پیدا کنیم.یادتون باشه، هیچ روشی کامل نیست. همیشه مدیریت ریسک رو فراموش نکنید و سعی کنید تحلیل تکنیکال رو با روشهای دیگه مثل تحلیل بنیادی ترکیب کنید تا دید کاملتری داشته باشید.امیدوارم از این سفر کوتاه به دنیای تحلیل تکنیکال لذت برده باشید. هر چقدر بیشتر تمرین کنید، مهارتتون بیشتر میشه و کم کم سبک خاص خودتون رو پیدا میکنید. معاملههای پرسودی داشته باشید!